مشهد - هتل میثاق-اردیبهشت 92
کلماتی که سپهر تا این لحظه به زبان آورده.
1/اسفند/91 مامونا ← مامان بابولا ← بابا یه ، دو ، ده ← یک ، دو ، ده نع ← نه به ← بهبه 14/ اردیبهشت /92 چاچا ← چایی چِچ ← کیک بیا ← بیا بُ ← برو بَف ← رفت مَد ← اومد دَدَ ← دَدَ بابا عَبا ← بابا عباس عَمَ ← عَمه مَ میام ← من میام آبی ...
نویسنده :
مامان
15:36
سپهرم ، سالگرد تولد 2 سالگیت مبارک.
سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک . . . گل پسرم سالگرد تولد ٢ سالگیت مبارک (مامان و بابا مسعود) ...
نویسنده :
مامان
10:19
نماز خواندن سپهر، به تقلید از مادرش.
وقتی تو خونه جایی برای نشستن نباشه.
سپهر در پشت شیشه عقب ماشین در حال استراحت کردن.
سپهر در باغ سیب ، آوج ، باغی در روستای شهید آباد.
فقط سیب های رو درخت از گاز زدنه تو در امان بودن ، همه ی سیب های رو زمین و یه گاز زدی انداختی کنار. اینم یه نوع از خوابیدنته،بعد از نهاری از نوع جگر کباب شده ، تو باغ سیب ، زیر اسمون آبی ، نسیم هم می وزه درسکوتی که با صدای پرنده ها شکسته می شه بالاخره سپهری خوابش می گیره. ...
نویسنده :
مامان
17:11