خواب بعدازظهرفرشته ها،با شنیدن قصه ی جدید، در کنار هم .
تولد 2 سالگی بابا مسعود.
از کودکی، بابا مسعود.
تولد ، تولد ، تولدت مبارک .18 / خرداد /93
بهترین عکسی که ، وقتی با پدرشون انداختن ، واقعا مشکله از 2 تا بچه ی شیطون بخوای یه عکس خوب بندازی ، مخصوصا وقتی آقا سپهر ناخنک زدن و به کیک رسما شروع کرده باشن.دوستان به بزرگی خودشون ببخشن. ...
نویسنده :
مامان
1:38
شیرین زبون ترین پسر دنیا ، سومین ساگرد تولدت مبارککککک.
گل پسرم ، قند عسلم، تولدتتتتتت مبارککککککککککک.
نویسنده :
مامان
1:32
امیرمهدی رضوانی ، پسر گلم.
امیرمهدی ، عشق عمه ، سومین پسرمی عمه جون از پسرام هم بیشتر دوست دارم، چون 4 ماه مونده تا به دنیا اومدنت ، برات وبلاگ ساختم تا دوست داشتنم و قبل از این که ببینمت بهت ثابت کرده باشم، در حالی که برای رادمهرم 5 ماهه شد وبلاگ درست کردم، واقعا راست می گفتن برادرزاده ، عزیزه. ...
نویسنده :
مامان
1:44
فصلی نو از ثبت خاطرات در وبلاگ ،با سپهر و رادمهر.
حرف بد...
سلام ، گل پسری امروز 10 / شهریور / 92 برای اولین بار یه حرف بد (ع و ض ی)زدی که تو دلم داشتم می خندیدم ولی چهرم کاملا خودم و بی تفاوت نشون دادم . داشتیم دوتایی صبحونه می خوردیم ، گفتی مامان چوچو (شکلات) بده .گفتم شکلات می دم بهت ولی چایی میارم با چایی بخور گفتی : باشه . چند دقیقه نگذشته بود گفتی عوضی چاچا (چایی) بیار، داشتم از تعجب شاخ در میاوردم. از طرفی هم اینقدر با مزه گفتی دوست داشتم بخندم ولی بهترین عکس العمل در مقابل کار بد بی تفاوت بودن .به بابا مسعود گفتم ، خندید و گفت از کجا یاد گرفته؟ گفتم من و تو که خیلی مودبیم حتما از تلویزیون یاد گرفته . ...
نویسنده :
مامان
18:42