وقتش رسيده است كه پر در بياوری
از راز خنده ي همه سر در بياوری
وقتش رسيده است كه با روضه های خشك
اشكی ز چشم چند نفر در بياوری
وقتش رسيده است كه موسی شوی و باز
از نيل تا فرات جگر در بياوری
خود را به روی تيغ كشاندی كه جنگلی
از زير دست های تبر در بياوری
تو يك تنه حريف همه می شوی و بس
از اين قماط ، دستی اگر در بياوری
تو از نوادگان مسيحی ،بعيد نيست
از خاك ،مشك تازه و تر در بياوری
در این کویر خار گل انداخت گونه ات
گفتی کمی ادای پدر در بیاوری
لب میزنی به هم که بخوانی ترانه ای
اشکی به این بهانه مگر در بیاوری
====++++
بسم الله الرحمن الرحيم
سلام بزرگوار
نورديده شما در سايه شاهزاده والاتبار باب الحوائج حضرت علي اصغر (ع)