ثمره ی عشقمون  ،سپهر گلمون ثمره ی عشقمون ،سپهر گلمون ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

♥㋡ سپهر بابا مسعود♥㋡

اولین های سپهرمون

1390/11/19 13:31
نویسنده : مامان
605 بازدید
اشتراک گذاری

اولین عکس سپهر

 

اولین عکس سپهر ( ساعتی پس از تولد )

 

بند ناف سپهر 6 روز بعد از به دنیا اومدنش افتاد این هم عکسش.

برای دیدن اولین های سپهر ادامه مطلب را انتخاب کنید.

اولین بار که:

سن سپهرم

مکان

روز هفته

تاریخ

زمان

توضیحات

شیرخوردی

1 ساعت

بیمارستان

چهارشنبه

18/ خرداد /90

صبحَ10:45

خیلی گرسنه بودی ولی خوب نمی تونستی بخوری.

عطسه کردی

چند ساعت

بیمارستان

چهارشنبه

18/ خرداد /90

شب

همش عطسه می کردی ،ترسیدم که خدایی نکرده سرمانخورده باشی.

به مهمونی رفتی

8 روزگی

رفتن به خونه باباعباس

پنج شنبه

26 / خرداد/90

ظهر

برای جشن هفته

دارویی خوردی

21 روزگی

خونه مامان جون

چهارشنبه

8/ تیر /90

ظهر

A+D

مسافرت رفتی

21 روزگی

رفتیم آوج

چهارشنبه

8/ تیر /90

ظهر

تو آوج از خونه بیرون نبردیم.

ناخنت و گرفتم

حدوداٌ 40 روز

خونه مادر جون

 

یادم رفته شرمنده ام

ظهر

بابا مسعود ناخنت و گرفت که یه کم انگشتت زخم شد که بابا خیلی ناراحت شد.

خرید رفتیم

1 ماه و 19 روز

فروشگاه شهروند

جمعه

7/ مرداد /90

عصر

رفتیم دنبال با مامان گلنازوعمه محبوبه با هم رفتیم فروشگاه شهروند.

به پهلو شدی

3 ماه و 1 روز

خونه خودمون

یکشنبه

20/شهریور/90

شب 19:30َ

مامان از ذوقش همون موقع به 2 تا مادر بزرگ ها زنگ زد وگفت.

عروسی رفتی

3 ماه و 5 روز

جشن عقد آقا بیژن

پنج شنبه

24/شهریور/90

عصر 15:3َ

تالار آریانا

به پشت چرخیدی

3 ماه و10روز

خونه خودمون

سه شنبه

29/شهریور/90

شب َ11:30

مامان ات از ذوقش این قدر جیغ زد همه همسایه ها صداش و شنیدند.

مسجد رفتی

3 ماه و 18 روز

روز خاکسپاری عمو میرزا ابراهیم(خدا بیامرز)

چهارشنبه

6/ مهر /90

ظهر

 

به پوستت کرم زدیم

3 ماه و 24 روز

حسینیه

سه شنبه

12/ مهر /90

شب

درمراسم هفتم عمو میرزا ابراهیم (خدا رحمت کند)عمه محبوبه به صورتت کرم زدباد سرد صورتت وسوزونده بود.

سوار ماشین بابا عباس شدی

4 ماه و 16 روز

رفتیم خونه بابا عباسینا

دوشنبه

2/ آبان /90

صبح11:00

 

به میل خودت رفتی تو بغل عمه

4 ماه و 16 روز

خونه مامان جون

دوشنبه

2/ آبان /90

شب 20:00

 

بارون و دیدی

4 ماه  و 18 روز

جلوی خونمون

چهارشنبه

4/ آبان /90

شب َ20:15

من وبابایی شما رو بردیم پیش مامان جون گذاشتیم ما رفتیم عروسی خاله الهه(دوست مامان)

مزه ترشی وامتحان کردی

4 ماه و 26 روز

مسجد(مراسم چهلم عموی بابا)

پنج شنبه

12/ آبان /90

ظهر

رویا جون نارنگی که یه کم ترش بود وگذاشت دهنت تو هم خوشت اومد.

 

تو بغلم جیشت گرفتم

4 ماه و 28 روز

خونه خودمون

یکشنبه

14/ آبان /90

عصر16:15َ

 

 

برف و دیدی

5 ماه و 1روز

خونه مادر جون

چهارشنبه

17/ آبان /90

ظهر

بغلت کردم بردم کنار پنجره تا برف وببینی.

دندون در آوردی.

5 ماه و7روز

خونه مادر جون

دوشنبه

23/ آبان /90

شب 21:30َ

مادر جون از سر سفره بلند شد بهت آب بده ،تا لیوان و گذاشت جلوی دهنت تا آب بخوری دندونت خورد به لیوان و صدا داد.

پختن آش دندون.

5 ماه و 11 روز

خونه مامان جون

جمعه

27/ آبان /90

ظهر

مامان جون ،زحمت کشید،آش دندون پخت.دستش درد نکنه.

قرمه سبزی و مزه کردی.

5 ماه و 11 روز

خونه مامان جون

جمعه

27/ آبان /90

شب 1:10َ

عمه فاطمه یه کم گذاشت دهنت.

غذای زندگیت و نوش جان  کردی. شکلکهای جالب آرویــــــــن

5 ماه و14روز

خونه مادر جون

دوشنبه

30 / آبان /90

ظهر 13:50َ

مادر جون بغلت کرد ،بهت یه کم لعاب جو داد.

مراسم عزاداری امام حسین(ع) رفتی

5 ماه و23 روز

حسینییه قمر بنی هاشم

جمعه

11/ آذر /90

6 محرم

شب 20:30َ

 

سوپ خوردی  شکلکهای جالب آرویــــــــن

5 ماه و24 روز

خونه خودمون

شنبه

12/ آذر /90

7 محرم

شب 11:00

مامانی سوپ جو دادم خوردی ولی اشتباه کردم ،دکتر گفت هنوز سوپ جو زود.

خودم بردم حموم.

6 ماه و 7 روز

خونه مادر جون

یکشنبه

27 / آذر /90

صبح11:00

خیلی با تعجب نگاه می کردی.

تو هر دستت، یک اسباب  بازی مجزا گرفتی.

6 ماه و 10 روز

خونه خودمون

چهارشنبه

30 /آذر /90

شب20:00

شب یلدا بود ،می خواستیم بریم خونه بابا عباس اینا،تو رورورک بودی ،دیدم تو هر دستت یه دونه از جوجوهات و گرفتی.

با بابا مسعود حموم رفتی

6 ماه و 12 روز

خونه مادر جون

جمعه

2 / دی /90

ظهر 12:30َ

خیلی ذوق می کردی از این که با بابایی حموم رفتی.

اولین های

سپهر

ما

ادامه

دارد

...

...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عمه محبوبه
10 دی 90 19:01
دوست دارم ی دنیا اندازه(به قول مهیاری) بوووووووووووووووووووووووووووووووووس