اولین های سپهرمون
اولین عکس سپهر
بند ناف سپهر 6 روز بعد از به دنیا اومدنش افتاد این هم عکسش.
برای دیدن اولین های سپهر ادامه مطلب را انتخاب کنید.
اولین بار که: |
سن سپهرم |
مکان |
روز هفته |
تاریخ |
زمان |
توضیحات |
شیرخوردی |
1 ساعت |
بیمارستان |
چهارشنبه |
18/ خرداد /90 |
صبحَ10:45 |
خیلی گرسنه بودی ولی خوب نمی تونستی بخوری. |
عطسه کردی |
چند ساعت |
بیمارستان |
چهارشنبه |
18/ خرداد /90 |
شب |
همش عطسه می کردی ،ترسیدم که خدایی نکرده سرمانخورده باشی. |
به مهمونی رفتی |
8 روزگی |
رفتن به خونه باباعباس |
پنج شنبه |
26 / خرداد/90 |
ظهر |
برای جشن هفته |
دارویی خوردی |
21 روزگی |
خونه مامان جون |
چهارشنبه |
8/ تیر /90 |
ظهر |
A+D |
مسافرت رفتی |
21 روزگی |
رفتیم آوج |
چهارشنبه |
8/ تیر /90 |
ظهر |
تو آوج از خونه بیرون نبردیم. |
ناخنت و گرفتم |
حدوداٌ 40 روز |
خونه مادر جون |
|
یادم رفته شرمنده ام |
ظهر |
بابا مسعود ناخنت و گرفت که یه کم انگشتت زخم شد که بابا خیلی ناراحت شد. |
خرید رفتیم |
1 ماه و 19 روز |
فروشگاه شهروند |
جمعه |
7/ مرداد /90 |
عصر |
رفتیم دنبال با مامان گلنازوعمه محبوبه با هم رفتیم فروشگاه شهروند. |
به پهلو شدی |
3 ماه و 1 روز |
خونه خودمون |
یکشنبه |
20/شهریور/90 |
شب 19:30َ |
مامان از ذوقش همون موقع به 2 تا مادر بزرگ ها زنگ زد وگفت. |
عروسی رفتی |
3 ماه و 5 روز |
جشن عقد آقا بیژن |
پنج شنبه |
24/شهریور/90 |
عصر 15:3َ |
تالار آریانا |
به پشت چرخیدی |
3 ماه و10روز |
خونه خودمون |
سه شنبه |
29/شهریور/90 |
شب َ11:30 |
مامان ات از ذوقش این قدر جیغ زد همه همسایه ها صداش و شنیدند. |
مسجد رفتی |
3 ماه و 18 روز |
روز خاکسپاری عمو میرزا ابراهیم(خدا بیامرز) |
چهارشنبه |
6/ مهر /90 |
ظهر |
|
به پوستت کرم زدیم |
3 ماه و 24 روز |
حسینیه |
سه شنبه |
12/ مهر /90 |
شب |
درمراسم هفتم عمو میرزا ابراهیم (خدا رحمت کند)عمه محبوبه به صورتت کرم زدباد سرد صورتت وسوزونده بود. |
سوار ماشین بابا عباس شدی |
4 ماه و 16 روز |
رفتیم خونه بابا عباسینا |
دوشنبه |
2/ آبان /90 |
صبح11:00 |
|
به میل خودت رفتی تو بغل عمه |
4 ماه و 16 روز |
خونه مامان جون |
دوشنبه |
2/ آبان /90 |
شب 20:00 |
|
بارون و دیدی |
4 ماه و 18 روز |
جلوی خونمون |
چهارشنبه |
4/ آبان /90 |
شب َ20:15 |
من وبابایی شما رو بردیم پیش مامان جون گذاشتیم ما رفتیم عروسی خاله الهه(دوست مامان) |
مزه ترشی وامتحان کردی |
4 ماه و 26 روز |
مسجد(مراسم چهلم عموی بابا) |
پنج شنبه |
12/ آبان /90 |
ظهر |
رویا جون نارنگی که یه کم ترش بود وگذاشت دهنت تو هم خوشت اومد.
|
تو بغلم جیشت گرفتم |
4 ماه و 28 روز |
خونه خودمون |
یکشنبه |
14/ آبان /90 |
عصر16:15َ |
|
برف و دیدی |
5 ماه و 1روز |
خونه مادر جون |
چهارشنبه |
17/ آبان /90 |
ظهر |
بغلت کردم بردم کنار پنجره تا برف وببینی. |
دندون در آوردی. |
5 ماه و7روز |
خونه مادر جون |
دوشنبه |
23/ آبان /90 |
شب 21:30َ |
مادر جون از سر سفره بلند شد بهت آب بده ،تا لیوان و گذاشت جلوی دهنت تا آب بخوری دندونت خورد به لیوان و صدا داد. |
پختن آش دندون. |
5 ماه و 11 روز |
خونه مامان جون |
جمعه |
27/ آبان /90 |
ظهر |
مامان جون ،زحمت کشید،آش دندون پخت.دستش درد نکنه. |
قرمه سبزی و مزه کردی. |
5 ماه و 11 روز |
خونه مامان جون |
جمعه |
27/ آبان /90 |
شب 1:10َ |
عمه فاطمه یه کم گذاشت دهنت. |
غذای زندگیت و نوش جان کردی. |
5 ماه و14روز |
خونه مادر جون |
دوشنبه |
30 / آبان /90 |
ظهر 13:50َ |
مادر جون بغلت کرد ،بهت یه کم لعاب جو داد. |
مراسم عزاداری امام حسین(ع) رفتی |
5 ماه و23 روز |
حسینییه قمر بنی هاشم |
جمعه |
11/ آذر /90 6 محرم |
شب 20:30َ |
|
سوپ خوردی |
5 ماه و24 روز |
خونه خودمون |
شنبه |
12/ آذر /90 7 محرم |
شب 11:00 |
مامانی سوپ جو دادم خوردی ولی اشتباه کردم ،دکتر گفت هنوز سوپ جو زود. |
خودم بردم حموم. |
6 ماه و 7 روز |
خونه مادر جون |
یکشنبه |
27 / آذر /90 |
صبح11:00 |
خیلی با تعجب نگاه می کردی. |
تو هر دستت، یک اسباب بازی مجزا گرفتی. |
6 ماه و 10 روز |
خونه خودمون |
چهارشنبه |
30 /آذر /90 |
شب20:00 |
شب یلدا بود ،می خواستیم بریم خونه بابا عباس اینا،تو رورورک بودی ،دیدم تو هر دستت یه دونه از جوجوهات و گرفتی. |
با بابا مسعود حموم رفتی |
6 ماه و 12 روز |
خونه مادر جون |
جمعه |
2 / دی /90 |
ظهر 12:30َ |
خیلی ذوق می کردی از این که با بابایی حموم رفتی. |
اولین های |
سپهر |
ما |
ادامه |
دارد |
... |
... |