ثمره ی عشقمون  ،سپهر گلمون ثمره ی عشقمون ،سپهر گلمون ، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 20 روز سن داره

♥㋡ سپهر بابا مسعود♥㋡

کارای جدید گل پسرمون.

1391/5/11 16:36
نویسنده : مامان
591 بازدید
اشتراک گذاری

سپهرم مامانی فدات بشه که روز به روز شیرین تر ، و نمکی تر می شی.

تازگیا جواب سوالایی که ازت می پرسیم و می دی که همه ی جوابات مثبت که با سری که میاری پایین می فهمیم که مایل به انجام کار هستی .

مثلا می گیم سپهر آب می خوای ؟ یا به به می خوای؟

اول می خندی بعد سرت و پایین میاری .

 پسرم کوچولوی خونه ی ما همیشه تو نماز خوندن از باباییش سبقت می گیره .

بابا مسعود تا جا نماز و باز می کنه شما هر کجا مشغول باشی ،بی خیال میشی سریع میای جا نماز برداری می بری یه جای دیگه مشغول سجده کردن یا به قول خودت الله و اکبر می شی به الله اکبر هم می گی « اَ ه ک » یعنی همین سه حرف از دهنت خارج میشه.

برای نماز خوندن هم دستات و با سرت بالا پایین می کنی و بعد می شینی و با هر زحمتی شده پیشونیت و به مهر می رسونی بعداز چند لحظه مکث سرت و بالا میآری .

یکی دو ما پیش همش سرت و بالا پایین می کردی یه چیز و می گفتی که الان فهمیدم داشتی به تقلید از بابایی نماز می خوندی.

الان هم که ماه رمضون ،من و بابایی که سحر بیدار می شیم ، خیلی حواسمون هست که سر و صدا نکنیم تا بیدار نشی ولی از اون جایی که پسر ما خواب گنجشکیه ،تلاش ما بی نتیجه است ،شما برای سحر هم بیدار میشی ،تازه الان که 13 روز از ماه مبارک گذشته شما 2 روز که قبل بابایی بیدار میشی ، میری بابایی و هم بیدار می کنی ، و وقتی میای تو آشپزخونه سفره ی سحری و می بینی کلی ذوق می کنی  و صدای ذوق کردنت تا خونه همسایه ها می ره(کمی مبالغه داشت).

از شانس بابایی میری تو بغلش میشینی و هر کاری می کنم از بغلش پایین نمیای

فکر کنم  خودتم فهمیدی روزامون فرق کرده و بابایی تو 2 تا از سفره هامون کنارمون (سحر و افطار) و داری تو این ماه نهایت استفاده رو می بری.

دوست داری حرف بزنی موقع ایی که داری برای خودت حرف می زنی بهت نگاه می کنیم تا می فهمی مورد توجه هستی حرف زدنت و قطع میکنی طوری که از ما خجالت می کشی سرت و مینداز یپایین و میخندی.میگم سپهر بگو آب تند تند می گی آب باب باب

بعد می گی به به به .... ما ما هم میگی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)